در عصر معاصر، یک کمپانی فعال در صنعت ساعت سازی برای حضور موفقیت آمیز در بازار نیاز به کمک خواهد داشت. میپرسید کمک در چه زمینه ای ؟ سوال خوبیست. بیایید جزئی تر این موضوع را بررسی کنیم…
امروزه برندهای مختلف بر سر راهشان با تعداد بی شماری چالش مواجه هستند. از تهیه مناسب ترین قطعات از تامین کننده گرفته تا توزیع محصولات در سطح بین المللی و البته تبلیغات خلاقانه و بسیار پرهزینه، و این تازه در حالیست که هیچکدام از این چالش های ذکر شده مرتبط با روند پیچیده طراحی و تولید مدل های ساعت مچی جذاب که مورد توجه مشتریان قرار بگیرد نیست.
از دهه ۱۹۸۰ و ظهور “بحران کوارتز” که راه و رسم تجارت کمپانی های سنتی ساعت سازی را دچار تغییر و تحول کرد، این صنعت بطور مضاعف برند های بزرگی را در خودش دیده که خود غالبا بخشی از یک گروه چند ملیتی بزرگتر بوده اند و در این وضعیت، تعداد کمپانی های مستقلی که توانایی رقابت با ابَر کمپانی های چند ملیتی را در سطح بین المللی داشته باشند روز به روز کمتر و کمتر میشود.
همین چندی پیش بود که خبر تملک یکی دیگر از کمپانی های مستقل و شناخته شده در صنعت ساعت سازی به دست یک کمپانی هُلدینگ بزرگ بنام کرینگ (Kering) منتشر شد. تصاحب یولیس ناردَن (Ulysse Nardin) به دست کرینگ آخرین نمونه از موارد پرشمارِ تصاحب برندهای مستقل به دست کمپانی های بزرگ است. (پیشنهاد میکنم مقاله لیست برندهای ساعت مچی + تلفظ صحیح را هم بخوانید)
مشاهده میکنیم که هر چند مدت یکبار چشم انداز صنعت ساعت سازی دچار تغییر میشود: یک برند مطرح به گروهی عظیم فروخته شده و تعادل قدرت در این صنعت به مقداری هر چند کم تغییر میکند. حالا دیگر برند هری وینستون جزوی از گروه سواچ است، کرینگ برند یولیس ناردَن را تصاحب کرده و دو گروه ژاپنی و هنگ کنگی سیتیزن و سیتیچمپ (Citychamp) راه خودشان را به دنیای ساعت های سوئیسی باز کرده اند.